Archive
وقایع نگاری یک روز سیاه در بند 350/ آبتین غفاری
نوروز سال 89 در حالی که من با یک حکم سه ساله ساکن بند 350 زندان اوین بودم، تصمیم گرفتم تا وقایع آن روزها و خاطراتم را ثبت کنم… بنا به سنت ذاتی ام تنبلی مجال ثبت همه روزه را نداد… بنابراین شب هایی را به نوشتن وقایع روزانه میگذراندم و شب هایی دست و دلم به نوشتن نمی رفت … اما روزهایی در زندان می آید که امکان و اجازه اهمال و تنبلی را به آدم نمی دهد… این نوشته ثبت وقایع یکی ازهمین روزهاست … 19 اردیبهشت سال 1389…
***
دیروز بعد از ظهر فرهاد مثل هر روز در زمان شیفت من برای تماس تلفنی آمد پای تلفن و روی صندلی های روبروی کابین نشست. فرهاد وکیلی مردی بود حدودا 40-45 ساله با چهره ای آفتاب سوخته و مردانه و با لبخندی دلنشین که بعد از گفتن چند جمله به طور خودکار بر چهره اش نقش می بست و دندان های سفیدش را به نمایش می گذاشت واعتماد مخاطب را ناخودآگاه به خودش جلب می کرد و شاید همین حس اعتماد موجب شد که از مدتی قبل به عنوان وکیل بند زندانیان سیاسی انتخاب شود. من به واسطۀ مسئولیتی که در بند دارم و مسئول تلفن بند شده ام، با فرهاد زیاد در ارتباط بودم و روز به روز احترام و علاقه ام به او بیشتر می شد.
دومین سالگرد اعدام فرزاد کمانگر در گفتگو با مهرداد کمانگر
خبرگزاری هرانا – فرزاد کمانگر معلم کامیارانی دو سال پیش در چنین روزی در زندان اوین به همراه دو هم پرونده ای خود فرهاد وکیلی و علی حیدریان و دو زندانی سیاسی دیگر به نامهای شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان به صورت مخفیانه اعدام شد، در دومین سالگرد اعدام مخفیانه فرزاد کمانگر، معلم کرد در زندان اوین خبرگزاری هرانا گفتگویی با برادر این معلم انجام داده است.
متن این گفتگو در پی می آید:
آقای کمانگر دوسال پیش در چنین روزی پنج زندانی سیاسی از جمله برادر شما فرزاد کمانگر در زندان اوین به صورت مخفیانه اعدام شدند، پس از اجرای حکم اعدام خانواده قربانیان از جمله شخص شما پیگیری هایی در مورد تحویل پیکر ایشان به خانواده ها انجام دادید آیا با گذشت دو سال گشایشی در روند این پیگیری ها انجام شده است؟
نخیر، به هیچ عنوان، شرایط کما فی السابق برقرار است و پیگیری این موضوع به مانند روزهای نخست با مشکل مواجه است و حتی گذشت زمان نیز موجب گشایش نشده است و در حال حاضر هیچ مسئولی پاسخگو نیست و کسی نیز حاضر نیست خود را در این مسئله وارد کند، خانواده قربانیان نیز به دلیل اینکه مرجع یا منبعی وجود ندارد که بشود این موضع را پیگیری کرد یا یک نشانه کوچکی از محل دفن از این عزیزان بدست آورد؛ هم چنان بلاتکلیف هستند. زیاتر بخوێنەوە…
ديدار جمعی از مادران پارك لاله با مادران كيانوش آسا و فرزاد کمانگر/ 2011
پلاکارد: طنابهای دار ترسیده اند/ از کـــردها ترسیده اند!
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران در سالگرد اعدام فرزاد کمانگر
همزمان با نوزدهم اردیبهشت ماه، سالروز اعدام فرزاد کمانگر، طیف صنفی کانون صنفی معلمان ایران با صدور بیانیهای ضمن تاکید دوباره بر بیگناهی این معلم آزاده، این روز را به جامعه معلمان و خانواده داغدار وی تسلیت گفت. فرزاد کمانگر، دبیر هنرستان کار و دانش شهرستان کامیاران در جنوب استان کردستان، عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی ئاسک (آهو) بوده و با نام مستعار «سیامند» در ماهنامه فرهنگی – آموزشی رویان که به اداره آموزش و پرورش کامیاران تعلق دارد قلم میزده است. فرزاد کمانگر فعال صنفی و حقوق بشری و کاملاً غیر سیاسی بود. بری کسانی که فعال صنفی و اجتماعی هستند، اتهماتی همچون ضد امنیت ملی عادی است. اضافه بر آن کسانی که در مناطق مرزی زندگی میکنند. فشارهای امنیتی بر آنها بیشتر است.
او به خاطر حس نوع دوستی همیشه برای خدمت به اقشار محروم به روستا میرفت و حقوق خود را برای دانش آموزان نیازمند خرج میکرد او حتی به جوانان معتاد کمک میکرد تا به زندگی آبرومند خود بازگردند.
فرزاد کمانگر از پرکارترین و زحمتکشترین معلمان کردستان بود و 12 سال در روستاها و شهر کامیاران تدریس میکرد. پس از دستگیری او به اتهام عضویت در پژاک که تا آخرین روز اعدام او ثابت نشد و هم چنین خبر صدور حکم اعدام او در دادگاهی که در تاریخ 6 / 12 / 86 تشکیل شده بود صادر شد، و در کمتر از 10 دقیقه بدون حضور وکیل مدافع در شعبه 30 دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد.